معرفی نظرگاه مادر و دختر گندمان

4 دیدگاه

• زهرا حسینی

  1403-06-19

  مدت ها پیش خواب امام زاده ای را دیدم، سه مرتبه. آن امامزاده با فرزندش یکجا دفن شده اند. و من چهار ساله دنبال نام و آدرس اونها هستم تا بروم آنجا زیارت.

  پاسخ
• زهرا حسینی

  1403-06-22

  سه مرتبه خواب زیارتگاهی را دیدم، تکراری. که شامل دو امام‌زاده بود. و تابلویش نوشته شده بود مادر و فرزند. و بار سوم من خادم اونجا بودم. خانه ام بیابان بود، بین انبوهی از درختها، که شبها خیلی میترسیدم.
  میخواستم امامزاده را ترک کنم، که آقایی به من گفتن تو باید همینجا زندگی کنی، و اینجا را نظافت کنی. من بهانه کردم میخوام تو شهر کار کنم. گفتن نه اینجا گلاب و آب به مردم بده. گوشه خونه ات پرچم و چپیه و سربلند و لوازم مذهبی بفروش. مغازه ای بزرگ بزن و خرج خودت را در بیاور.
  اون دو مرتبه اول هم با خانواده به زیارت رفته بودم، اما بار سوم خونه ام سمت چپ امام زاده بود.. دویست متر فاصله ش، و خودم تنهایی خادم بودم، یک امام زاده زیر زمین بود و دیگری بالا.

  پاسخ
• زهرا حسینی

  1403-06-22

  در خواب دیدم مادرش آرامگاه زیر زمینی داشت و خودش بالای آن. امام زاده بالایی پسر بود. مادر و پسر بودن. اسم پسر روی دیوارش بود محمد. اما پسوندش را یادم نیست چی نوشته شده بود. بزرگ رو دیوار اتاقک ورودی اسم پسر امامزاده را زده بودن.

  پاسخ
• احمد رضا

  1403-11-03

  لطفا خرافات تبلیغ نکنید.

  پاسخ